به گزارش سرویس کتابخانه «خبرنامه دانشجویان ایران»؛ پس از شکلگیری اتحاد و انسجام در میان نیروهای انقلابی و طرد نیروهای وابسته، حماسهای مقدس شکل گرفت که در تاریخ ایران اسلامی بیسابقه بود.
حماسه دفاع مقدسی که برکات و دستاوردهای بینهایتی را برای ملت ایران به ارمغان آورد. جهاد و شهادت مردمان با ایمان و مخلص این سرزمین، ستونهای نظام اسلامی را تا مدتها مستحکم نمود. رهبر معظم انقلاب مدظله العالی در بیاناتی درباره این حماسه دفاع مقدس فرمودند: دفاع مقدس ما، دوران جنگ هشتسالهی پر ماجرای این کشور، داستان ایستادگی ملت ایران و ایستادگی جوانان ما در مقابل خباثتها و دشمنیهای کفر و استکبار جهانی است.( ۱۳۹۳/۰۱/۰۶ )
حضرت آیتالله خامنهای همواره دفاع مقدس را برههای مهم و برجسته از تاریخ ایران خوانده و فرموده اند: اگر جوانب مختلف و معنادار آن مقطع اساسی و عوامل پیروزی ملت در جنگ تحمیلی به نسلهای پی در پی جوان شناسانده شود، کارهای بزرگ کشور به پیش خواهد رفت که در این زمینه خیلی کار شده اما برای تبیین ظرافتها و جزئیات حیرتآور دفاع مقدس، کارها باید صد برابر شود.
ایشان برای تبیین بخش مهمی از عظمت دفاع مقدس، آن را از چهار زاویه اساسی مورد بحث قرار دادند: در جنگ از چه چیزی دفاع شد، در مقابل چه کسانی دفاع شد، مدافعان چه کسانی بودند و نتایج و دستاوردهای این دفاع چه بود.
این مقطع را، این واقعهی مهم را باید درست بشناسیم و آن را به اذهان نسلهای بعدی معرّفی کنیم. عقیدهی راسخ بنده این است که اگر نسلهای پیدرپی ما، جوانب مهم و معنادار دفاع مقدّس را بشناسند و بدانند که در این واقعهی مهم چگونه ملّت ایران توانست خود را به سکّوی پیروزی برساند و در آنجا با قدرت و با سربلندی بِایستد، برای آنها در این شناخت درسهای بزرگی وجود خواهد داشت؛ و کارهای بزرگی پیش خواهد رفت .( ۱۴۰۲ /۰۶/۲۹ )
درهمین راستا خبرنامه دانشجویان ایران به مناسبت هفته دفاع مقدس به معرفی کتاب هایی می پردازد که با خواندن آنها می توان به حقیقت مقدس بودن دفاع از خاک وطن توسط دلیرمردان و شیرزنان ایرانی پی برد.
تاریخ پرافتخار سرزمین ایران اسلامی و به ویژه دفاع مقدس ملت ما با ایثار، از خودگذشتگی، رشادت و شجاعت مردان سلحشور و شیرزنان غیورش عجین شده است که فرنگیس نمونه بارز یکی از هزاران زنی است که با تبر در مقابل دشمن ایستاد و اینگونه حماسه ای جاوید را از شجاعت مثال زدنی زن ایرانی در آلبوم دفاع مقدس سرزمینمان برای همیشه ثبت کرد.
خاطرات فرنگیس حیدرپور اثر برگزیده جایزه کتاب سال دفاع مقدس به قلم مهناز فتاحی است که به روایت خاطرات زنی شجاع که در مقام دفاع توانست سرباز دشمن را اسیر کند و نیروی دشمن را به خاک و خون بکشاند، میپردازد. رهبر انقلاب در سفرشان به کرمانشاه به این بانوی بزرگ اشاره کرده بودند و بر ثبت خاطراتش تاکید داشتند.
در سال ۱۳۵۹ پس از حمله عراق به روستای اوازین مردم به دره های اطراف فرار می کنند. فرنگیس که در آن زمان ۱۸ سال داشت شب هنگام همراه برادر و پدرش برای تهیه غذا به روستا باز میگردند که در طول راه پدر و برادرش ضمن درگیری با عوامل عراقی دعوت حق را لبیک میگویند و خود او در پی برخورد با دو سرباز عراقی بدون داشتن هیچگونه سلاحی فقط با یک تبر که یادگار پدرش بوده با آنها درگیر شده، یکی را کشته و دیگری را با داشتن تمام تجهیزات جنگی اسیر میکند و به مقر فرماندهی ارتش ایران تحویل میدهد.
از آن روز به بعد او تبدیل به یک سرباز تمام عیار در تمام جبهه های گیلانغرب میشود و خواب را به تمام سربازان عراقی حرام میکند. پس از جنگ مجسمه ای از او در پارک شیرین کرمانشاه ساخته میشود اما به رغم تقدیرهایی که از او طی این سالها شده فرنگیس پس از مرگ شوهر و در دهه چهارم زندگی خود فقر را یار و همراه خود میبیند.
فرنگیس حیدرپور زنی کرمانشاهی است که از قضا در روستایی نزدیک غرب گیلان زندگی میکند، رفتارش پر ابهتتر از تندیس تبر به دستش در کرمانشاه و دلی مهربان دارد. فرنگیس برای سالیان سال خسته و کلافه از دوربین و مصاحبه زیر بار تعریف خاطراتش نمیرفت تا این که بالاخره در این کتاب حاضر به روایت بخشی از حوادثی شد که در طی سالیان جنگ بر وی گذشته است.
در ادامه می توانید کتاب صوتی "فرنگیس" را در پنج قسمت کوتاه و کم حجم شده گوش دهید.
قسمت اول:
قسمت دوم:
قسمت سوم:
قسمت چهارم:
قسمت آخر:
خواندن این کتاب را به چه کسانی پیشنهاد میکنیم؟
این کتاب برای طرفداران رمانها و داستانهای جنگی و کتابهای دفاعمقدس میتواند جالب باشد. این کتاب با بقیهی داستانها و خاطرات جنگ متفاوت است زیرا شخصیت اصلی و قهرمان آن یک زن است و این موضوع جذابیت آن را دوچندان میکند.
کتاب فرنگیس مقاومت زنان ایرانی در مقابل رژیم عراق در دفاعمقدس را بهخوبی به ما نشان میدهد. زنان زیادی مانند فرنگیس در دفاع از کشورمان به سربازانمان کمک کردند و در مقابل دشمن ایستادگی کردند.
کتاب "فرنگیس" در ۱۲ فصل تنظیم شده که با یک مقدمه شروع میشود و پایان بخش آن «کلام آخر» است. فصل اول به دوران کودکی راوی میپردازد که در آن از جنگ و پیامدهای آن خبری نیست اما سایه فقر و محرومیت در جایی که فرنگیس و خانوادهاش زندگی میکنند به خوبی مشهود است. او در این فصل ماجرایی را تعریف میکند که قرار بوده به رغم مخالف خود به عقد یک مرد عراقی در شهر خانقین درآید که با دخالت گرگینخان، از بزرگان فامیل از اتفاق ناخواسته پیشگیری میشود.
در فصل دوم، خواستگاری از روستای مجاور، گورسفید برای فرنگیس میآید که این بار ازدواج صورت میگیرد و او با مردی به نام علیمردان زندگی مشترکی را شروع میکند. فصل بعدی نشان میدهد این زن و شوهر جوان زندگی نسبتا خوشی را آغاز میکنند اما در ادامه که شرح آن در فصل چهارم آمده، اول زندگی مشترک این زوج جوان با آغاز جنگ تحمیلی حکومت بعثی عراق علیه جمهوری اسلامی ایران هم زمان شده و نیروهای متجاوز عراقی خیلی زود از مرزها گذشته و به روستای آنها نزدیک میشوند.
گروهی از مردهای روستا برای مقابله با دشمن به خط مقدم میروند و گروهی دیگر که برای سراغ گرفتن از آنها راهی میشوند همگی به شهادت میرسند. زنان و مردان باقی مانده در روستا به کوههای اطراف پناه میبرند و به این صورت صحنههای دهشتناک جنگ و مقاومت و حماسه آفرینی زنان و مردان غیور مناطق مرزی از جمله خطه گیلانغرب به ویژه فرنگیس و خانوادهاش یکی پس از دیگری خود را نشان میدهد. فرنگیس در یکی از این صحنهها و هنگامی که از پناهگاهی در کوههای اطراف روستا به خانه برگشته تا آذوقه بردارد، در بازگشت با ۲ سرباز عراقی مواجه میشود که یکی از آنها را با تبر میکشد و دیگری را اسیر میکند.
در بخشی از کتاب فرنگیس میخوانیم:
وقتی به کوه برگشتم، هنوز مادرم و لیلا با ناراحتی به من نگاه میکردند. با خودم گفتم: «اشکال ندارد. بالاخره میفهمند کار من درست بوده.»
آوهزین دست عراقیها بود و زنها مرتب از هم میپرسیدند چه کنیم؟ برویم عقب یا بمانیم؟ یک بار که حرف و حدیثها بالا گرفت، با تندی گفتم: «عقب نمیرویم. همینجا میمانیم. نیروهای خودی بالاخره روستا را آزاد میکنند و به روستا برمیگردیم. باید تحمل کنیم. زیاد طول نمیکشد، فوقش دو سه روز.»
اما آن دو سه روز، شد دوازده روز! دوازده شب در کوهها بودیم؛ در کوههای آوهزین و چغالوند. فقط آب داشتیم و گاهی پنهانی به روستا میرفتیم و آرد برمیداشتیم، میآوردیم و با آن نان درست میکردیم. در آن روزها که توی کوه بودیم، گاهی وقتها نیروهای خودمان میآمدند، بهمان سری میزدند و میرفتند.
یک بار داشتم روی سنگ صافی نان میپختم که چند نظامی از دور نزدیک شدند. تندی از جا بلند شدم. دستم از آرد سفید بود. وقتی رسیدند، سردستۀ نظامیها پرسید: «شماها اینجا چه کار میکنید؟ اینجا دیگر خط مقدم است. برگردید بروید گیلانغرب، یا روستاهای دورتر. اینجا بمانید، کشته میشوید. ما خودمان هم به سختی اینجا میمانیم، شما چطور ماندهاید؟»
باورشان نمیشد مردم روستا، با این وضعیت، توی منطقۀ جنگی مانده باشند. نظامیها از شهرهای شمالی و تهران بودند. با خنده به آنها گفتم: «نکند میترسید؟!»
یکیشان با تمسخر گفت: «یعنی میخواهی بگویی تو نمیترسی؟»
مستقیم نگاهش کردم؛ چشم دوختم توی تخم چشمهایش و گفتم: «نه، نمیترسم. آنجا را که میبینی، خانۀ من است.»
ماندگاری حماسه فرنگیس در کتاب نویسنده کرمانشاهی
فداکاری شیرزن گیلانغربی را «مهناز فتاحی» از نویسندگان کرمانشاهی در قالب کتابی به رشته تحریر آورده است که سلحشوری ها و فداکاری های مردم کرمانشاه در دوران دفاع مقدس آنچنان زیبا در کتاب فرنگیس به تصویر کشیده شده است و در هفدهمین دوره انتخاب بهترین کتاب سال دفاع مقدس، در بخش خاطره به عنوان اثر برگزیده شناخته شد.
این شیرزن اکنون یکی از راویان دفاع مقدس است و هرازگاهی که راهیان نور به گیلانغرب و بازدید از منطقه آوزین می روند فرنگیس از رشادت هایش برای آن ها می گوید.
او گفت تا زمانی که زنده ام در روستای گورسفید زندگی می کنم و افتخارم این است که یک مرزدارم.
شیرزن دلیر گیلانغربی گفت: اینکه رهبرم و مقتدایم در فرمایشاتشان به من حقیر اشاره فرمودند آن لحظه در پوست خود نمی گنجیدیم و نمی دانستم چکار کنم فقط و فقط اشک می ریختم.
وی تصریح کرد: اگر در زمان دفاع مقدس و در سال ۵۹ من یک دختر ۱۸ ساله بودم که با تبر توانستم یک بعثی عراقی را به هلاکت رسانده ویک مزدور عراقی را اسیر کنم حال پس از گذشت سالها با این تفقد رهبری روحیه مضاعفی گرفته ام و میتوانم در مقابله با یک لشگر بایستم و از کشور و میهنم پاسداری کنم.
گیلانغرب در طول دفاع مقدس بیش از ۱۵۰ بار بمباران شد که تقدیم ۷۵۰ شهید گرانقدر، ۲ هزار و ۲۵۰ جانباز سرافراز و ۱۴۱ آزاده سرافراز از این سرزمین و پنج هزار و ۸۰۰ شهید مهاجر از جای جای ایران اسلامی در این منطقه خود گواهی بر مطهر بودن این خاک پاک است.
استان کرمانشاه در هشت سال دفاع مقدس ۹ هزار ۸۰۰ شهید و بیش از ۲۱ هزار جانباز و آزاده تقدیم انقلاب اسلامی کرده است.
قصه فرنگیس، قصه غیرت
بخشی از روایت خانم مهناز فتاحی، نویسنده کتاب از چگونگی شکلگیری فکر نوشتن کتاب «فرنگیس» است.
مدت ها دیدن فرنگیس آرزویم بود تا اینکه از طریق یکی از دوستان شماره تلفن و آدرسش را پیدا کردم. همراه همان دوست و خانوادهام به سمت روستای گورسفید راه افتادیم و ظهر به خانه اش رسیدیم. از دیدن فرنگیس احساس غرور کردم. قدبلند و ایستاده قامت، با دست هایی بزرگ و قلبی مهربان. خیلی باابهت تر از تندیسش. مردم درست می گفتند فرنگیس نمیخواست مصاحبه کند. دوست نداشت از او فیلم و عکس تهیه بشود. آن قدر طی سالها از او عکس و فیلم گرفته بودند که خسته شده بود. میگفت این همه عکس و فیلم که چه بشود؟ روزگار سختی بود و حالا سختتر.
در مراسم هفتمین پاسداشت ادبیات جهاد و مقاومت با موضوع بررسی نقش بانوان در دوران دفاع مقدس که صبح یکشنبه ۱۳۹۷/۰۷/۰۸ در مؤسسهی پژوهشی فرهنگی انقلاب اسلامی برگزار شد، تقریظ حضرت آیتالله خامنهای بر کتاب «فرنگیس» منتشر شد. پس از این مراسم نیز، خانمها فرنگیس حیدرپور -راوی کتاب- و مهناز فتاحی -نویسندهی کتاب- با رهبر انقلاب اسلامی دیدار و گفتوگو کردند. حضرت آیتالله خامنهای در این دیدار از خانم حیدرپور بهخاطر بیان خاطراتشان و از نویسنده کتاب بهخاطر تقریر این کتاب تشکر کردند.
این کتاب در سال ۹۴ توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد. همچنین در سال ۹۵ بخشهایی از کتاب که مربوط به دوران کودکی «فرنگیس» بود بصورت جداگانه در یک کتاب مختصر با عنوان «بچههای آوهزین» توسط انتشارات سوره مهر منتشر شد.